اختلال دو قطبی نوع دو، علائم، علل و درمان دوقطبی2
یکی دیگر از انواع اختلالات خلقی، اختلالات خلقی نوع دو می باشد، که از نوع اختلالات روانپزشکی می باشد.
در این اختلال فرد دوره هایی مانند خلق افسردگی و خلق هیپومانیک را تجربه می کند.
هیپومانیا همان مانیا یا خلق بالا در اختلال قطبی نوع یک می باشد اما چون در این اختلال شدت آن کمتر است به آن هیپومانیا می گویند.
اختلال دوقطبی نوع دو در زندگی فرد اختلالات زیادی را به وجود می آورد و باعث پریشانی و ناراحتی های زیادی در فرد می شود که بر روی عملکرد او تاثیر منفی می گذارد.
فرد برای اینکه بتواند به روال عادی زندگی خود برگردد باید خدمات روان شناسی و روان پزشکی استفاده کند تا هر چه زودتر بهبود یابد.
در این مقاله اختلال دو قطبی نوع دو را مورد بررسی قرار می دهیم و با علل و روش های درمانی آن آشنا می شویم.
تفاوت اختلال دو قطبی نوع دو با دو قطبی نوع یک
افرادی که به این اختلال ها دچار می شوند در هر دو دوره هایی از خلق پایین ( افسردگی) و خلق بالا ( مانیک) را تجربه می کنند اما تفاوتی که در اختلال دو قطبی نوع یک با دو وجود دارد در شدت دوره خلق بالا یا همان مانیا می باشد.
افرادی که به اختلال دو قطبی نوع دو مبتلا می شوند دوره مانیا آن ها شدت کمتری دارد و زیاد شدید نیست که در مسائل شغلی، تحصیلی ، اجتماعی و خانوادگی و...آن ها مشکلی ایجاد کند به همی دلیل به آن هیپومانیا می گویند.
اما بیماران دو قطبی نوع دو دوره های افسردگی آن ها شدت زیادی دارد و بر روی عملکرد آن ها تاثیر منفی می گذارد و کاهش معناداری در انجام کارهای روزانه به وجود می آورد.
به طور کلی اختلال دو قطبی نوع دو نسبت به دو قطبی نوع یک شدت کمتری ندارد بلکه بر روی دوره های آن ها از نظر شدت اختلال تفاوتی وجود دارد.
علائم اختلال دو قطبی نوع دو
در اختلال دوقطبی نوع دوم فرد دوره هایی از افسردگی و هیپومانیا را تجربه می کند که هر کدام علائم و نشانه های خاص خودشان را دارند.
در ادامه این مقاله به بررسی هر کدام از این دوره ها به صورت جداگانه می پردازیم.
علائم مربوط به دوره هیپومانیا اختلال دو قطبی نوع دوم
دوره هیپومانیا با علائمی همراه ست که در زیر به آن ها اشاره شده است و فرد بیمار حداقل 3 علامت از نشانه های زیر را خواهد داشت.
دوره هیپومانیا حداقل 4 روز طول می کشد و خود فرد ممکن است متوجه تغییری خاصی در خود نشود اما اطرافیان متوجه خواهند شد که تغییرات نابهنجاری در او به وجود آمده است.
- سطح انرژی فرد افزایش می یابد و احساس بی قراری می کند.
- احساس تحریک پذیری
- افزایش اعتماد به نفس
- میزان خوابیدن کاهش می یابد
- پرحرفی و از این موضوع به آن موضوع می پرد، پرش افکار
- اختلال در توان تصمیم گیری
- درگیر شدن در فعالیت هایی که ممکن است برای فرد بیمار عواقب ناخوشایند داشته باشد، مانند روابط جنسی پرخطر، مصرف زیاد الکل و مواد مخدر، ولخرجی زیاد...
علائم مربوط به دوره افسردگی اختلال دو قطبی نوع دوم
در این دوره فرد علائم افسردگی اساسی را تجربه می کند که شامل موارد زیر می باشد.
- دچار بی خوابی یا خواب می شود.
- ایجادر تغییراتی در اشتها
- احساس ناراحتی و غمگینی در اکثر اوقات روز
- لذت نبردن از چیزهایی که قبلا باعث می شدند که فرد لذت ببرد.
- احساس ناامیدی و شکست
- احساس خستگی و کمبود انرژی
- کاهش قدرت تمرکز و بروز مشکلاتی در حافظه
- کاهش اعتماد به نفس
- افکار منفی مانند خودکشی و مرگ
همزمانی اختلال دو قطبی نوع دوم با دیگر اختلالات
افرادی که اختلال دو قطبی نوع دوم را تجربه می کنند ممکن است در کنار آن به یکی از اختلالات روانشناختی دچار شوند.
به عبارت دیگر فرد در کنار اختلال خلقی می تواند اختلال روانی را تجربه کند و بیشتر آن ها به اختلالات اضطرابی دچار می شوند و به مصرف مواد مخدر تمایل پیدا می کنند.
درصد کمی ممکن است اختلالات دیگری مانند اختلال خوردن را تجربه کنند و ممکن است هنگام عصبانیت دچار پرخوری شوند.
این اختلالات روانی با دوره های اختلالات خلقی فرد بیمار ارتباط دارد مثلا هنگامی که فرد دوره افسردگی را طی می کند بیشتر احتمال دارد دچار اختلال خوردن شود و در دوره شیدایی و مانیا بیشتر دوست دارد به سمت مواد مخدر برود و مصرف آن ها را تجربه کند.
عوامل خطر مربوط به اختلال دو قطبی نوع دو
برای اختلال دو قطبی علل مشخصی وجود ندارد و بر اساس پژوهش های انجام شده عوامل ژنتیکی می تواند نقش پررنگی در وجود آمدن این اختلال داشته باشد.
افرادی که در خانواده درجه یک آن ها سابقه وجود این اختلال وجود دارد بیشتر در معرض این اختلال قرار می گیرند.
همچنین عواملی مانند ناهنجاری های در مدارهای مغزی و انتقال دهنده های عصبی و رویدادها و اتفاقات محیطی در دوران کودکی می تواند تاثیر منفی بر روی افراد بگذارد و مشکلاتی را به وجود آورد.
درمان اختلال دو قطبی نوع دوم
برای درمان اختلال دو قطبی نوع دوم می توانید از ترکیب روان درمانی و دارو درمانی استفاده کنید.
اگر علائم و نشانه های این اختلال را در خود و یا نزدیکان خود مشاهده کردید باید برای تشخیص درست آن از مشاوره روانشناسی کمک بخواهید.
هنگامی که روانشناس نوع بیماری و اختلال را تشخیص داد می توانید با استفاده از جلسات روان درمانی، درمان را شروع کنید تا بتوانید فاصله بین دوره افسردگی و شیدایی را افزایش دهید تا از پیشرفت بیماری جلوگیری شود.
روان درمانی روش های متفاوتی دارد که می توان به درمان شناختی- رفتاری، روان درمانی بین فردی، خانواده درمانی، رفتار درمانی و درمان مبتنی بر روانکاوی اشاره کرد.
برای اینکه فرد بیمار به ثبات بیشتری برسد باید تحت نظر یک روان پزشک باشد تا داروها و وضعیت جسمانی او کنترل شود.
داروهای تثبیت کننده خلق مانند لیتیوم، ضد افسردگی ها و داروهای آنتی سایکوتیک برای فرد بیمار مورد استفاده قرار می گیرد.
نقش مرکز مشاوره در درمان اختلالات دو قطبی
در مرکز مشاوره می توان با مشاوران و متخصصان با تجربه به صورت تلفنی و حضوری در ارتباط بود تا با کمترین زمان ممکن به درمان و شناخت مسئله و مشکلات شما پرداخته شود.
در مرکز مشاوره به افراد بیمار کمک می کند تا با روش ها و راهکارهای مناسب به درمان بیماری خود بپردازند.
سوالات متداول
- اختلال دو قطبی نوع دوم بیشتر در چه سنی بروز پیدا می کند؟
این اختلال معمولا در اواخر سن نوجوانی و اوایل سن بزرگسالی به وجود می آید و سن شروع آن به طور متوسط 20تا 30 سالگی می باشد.
این اختلال نسبت به اختلال نوع یک دیرتر به وجود می آید اما نسبت به اختلال افسردگی اساسی فرد را زودتر درگیر می کند.
- آیا همه بیماران دو قطبی هذیان و توهم را تجربه می کنند؟
خیر، همه افراد این علائم را ندارند و در بیمارن مختلف این نشانه ها متفاوت است، فرد بیمار اگر به هذیان و توهم دچار شد می تواند به پزشک مراجعه کند.
پزشک با بررسی بیمار می تواند برای کاهش علائم فرد از داورهای ضد روان پریشی استفاده کند.