قصه دختر مرتب ??6 داستان کودکانه در مورد بی نظمی
قصه دختر مرتب به کودک شما یاد می دهد نظم داشته باشه و اسباب بازی و وسایل در خانه رها نکنه. یادگیری نظم با قصه دختر مرتب برای کودکان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. نظم به معنای انجام کارها بهموقع، طبق برنامه و با ترتیب مشخص است. کودکانی که منظم هستند، در زندگی شخصی و اجتماعی خود موفقتر عمل میکنند.
اهمیت یادگیری نظم برای کودکان
- یادگیری نظم با قصه دختر مرتب باعث میشود که کودکان احساس کنترل بیشتری بر زندگی خود داشته باشند. آنها میدانند که چه کاری باید انجام دهند و چه زمانی باید آن را انجام دهند. این امر به آنها احساس آرامش و رضایت میدهد.
- نظم به کودکان کمک میکند تا از وقت خود بهطور موثر استفاده کنند. آنها میتوانند بهراحتی کارهای خود را اولویتبندی کنند و به آنها برسند. این امر باعث میشود که آنها وقت بیشتری برای فعالیتهای مورد علاقه خود داشته باشند.
- نظم به کودکان کمک میکند تا از استرس و اضطراب جلوگیری کنند. وقتی کودکان میدانند که چه کاری باید انجام دهند و چه زمانی باید آن را انجام دهند، احساس آرامش بیشتری میکنند. این امر به آنها کمک میکند تا در شرایط دشوار بهتر عمل کنند.
1. قصه دختر مرتب
روزی روزگاری، دختری به نام «رها» بود که خیلی بی نظم بود. اتاقش همیشه به هم ریخته بود و وسایلش را هر جا که می افتاد، می گذاشت. لباس هایش را روی زمین می انداخت، اسباب بازی هایش را در گوشه و کنار اتاق پخش می کرد و وسایل مدرسه اش را همیشه گم می کرد.
مادر و پدر رها خیلی سعی می کردند که او را نظم بدهند، اما رها گوش نمی داد. او می گفت که نظم و ترتیب چیز مهمی نیست و فقط وقت تلف می کند.
یک روز، رها به مدرسه رفت و معلمش از او خواست که یک نقاشی بکشد. رها خیلی خوشحال شد و شروع به نقاشی کردن کرد. او خیلی خوب نقاشی می کرد و نقاشی اش خیلی زیبا بود.
وقتی رها نقاشی اش را تمام کرد، معلمش آن را نگاه کرد و گفت: «رها، نقاشی ات خیلی زیباست، اما یک مشکل دارد.»
رها گفت: «چه مشکلی؟»
معلمش گفت: «نقاشی ات خیلی شلوغ است. اگر وسایلش را کمی نظم می دادی، نقاشی ات خیلی بهتر می شد.»
رها از حرف معلمش ناراحت شد و گفت: «من که نظم دوست ندارم.»
معلمش گفت: «نظم یک چیز مهم است. نظم به ما کمک می کند که کارها را بهتر انجام دهیم و از وقتمان بهتر استفاده کنیم.»
رها فکر کرد که حرف معلمش درست است. او تصمیم گرفت که از آن روز به بعد، نظم را رعایت کند.
وقتی رها به خانه برگشت، اتاقش را مرتب کرد. او لباس هایش را روی چوب لباسی گذاشت، اسباب بازی هایش را در سبد اسباب بازی گذاشت و وسایل مدرسه اش را در کیفش گذاشت.
مادر و پدر رها خیلی خوشحال شدند. آنها به رها گفتند: «آفرین، رها. ما خیلی خوشحالیم که بالاخره تصمیم گرفتی نظم را رعایت کنی.»
منبع : قصه دختر مرتب ??6 داستان کودکانه در مورد بی نظمی